💬 پارگراف نخست کتاب شاهکاری بی نظیر در دنیای ادبیات امروزی ست:
«هیچوقت نمیشنوید ورزشکاری در حادثهای فجیع حس بویاییاش را از دست بدهد. اگر کائنات تصمیم بگیرد درسی دردناک به ما بدهد که البته این درس هم به هیچ درد زندگی آیندهمان نخورد، مثل روز روشن است که ورزشکار باید پایش را از دست بدهد، فیلسوف عقلش، نقاش چشمش، آهنگساز گوشش و آشپز زبانش. درسِ من؟ من آزادیام را از دست دادم…»
📚 کتاب از زاویه دید دو راوی اول شخص روایت میشود؛ دو شخصیت اصلی آن که ستون های اثرند، یعنی مارتین و پسرش جسپر، در عین دوری بسیار، به هم نزدیک اند..
💭 داستان از زمان کودکی پدر تا زمان بزرگ شدن فرزند ادامه پیدا میکند، در هر قسمت از کتاب اتفاقی در دل اتفاق دیگر می افتد و خواننده نمیتواند به راحتی کتاب را کنار بگذارد و یا آن را پیش بینی کند و با خواندن هر صفحه از آن لذت خواهد برد..
هنوز بررسیای ثبت نشده است.